هشتادمين سال زاد روز زنده ياد ببرک کارمل تجليل گرديد
مشعل مشعل

روز يکشنبه 28 دسامبر سال روان صدها تن از رهروان راه رفيق ببرک کارمل فقيد طي نشست با شکوهي،از 80 ساله گي آن فرزند برومند کشورما در شهر آرنهم کشور شاهي هالند تجليل بعمل آوردند.

در اين محفل پرجلال ياران،همرزمان،دوستداران و ارادتمندان رفيق ببرک کارمل عزيز از کشورهای مختلف اروپايي چون آلمان،سويس،انگلستان،فرانسه،ايرلند،دنمارک،سويدن،ناروی،فنلند،اتريش،بلژيک،روسيه و هالند گردهم آمده بودند.آنها با گراميداشت از شخصيت تاريخي،ماندگار و فرزانه معاصر سياسي و دولتي افغانستان که بيش از پنجاه سال عمر عزيزخويش را وقف خدمت در راه تحقق آرمانهای والا و انساني، ميهن پرستانه،تجددگرايانه،روشنگرانه،آزادی خواهانه و دادخواهانه توده های مليوني زحمتکشان کشورما نموده است،دين خود را در برابر آن بزرگمرد تاريخ کشورما ادأ نمودند. گردهم آيي سترگ آرنهم به وضاحت نشان داد که نام و کارنامه های زنده ياد کارمل  که عمری برای دفاع و ادامه مبارزات پرافتخار نسل های پيشين مبارزان گمنام و بنام کشورما نه از غُل و زنجنير رژيم های مستبد و جبار وقت ،نه از تهديد و ارعاب باند تبهکار،آدمکش، خونتا و فاشيستي حفيظ الله امين يا پنوچت کشورما و نه هم از حوادث و رويدادهای خواسته يا ناخواسته آن برهه تاريخ هراسيد،دگر با خط زرين در تارک تاريخ کشورما تسجيل گرديده است.آنها با ايقان کامل اين امر مبرهن را يکبار ديگر برجسته ساختند که زنده ياد ببرک کارمل رهبر بي بديل،يگانه و ماندگار نسل های امروز و فردای جنبش چپ و دموکراتيک کشورما بوده و نام وی در درازی تاريخ افغانستان زنده و جاويدان خواهد ماند.همانگونه که کارنامه ها و مهر او در قلب رهروانش از نسلي به نسلي انتقال خواهد يافت.

زيرا او در حساسترين مرحله تاريخ کشورما با رسالت زيست،مبارزه کرد و افتخار آفريد.در برابر نابرابری های اجتماعي و سياسي چون صخره استوار باقي ماند،اما رنج و درد مردمش را بدوش کشيد و تاريخ را به نام عدالت و بيداری مردم بويژه کارگران،دهقانان و روشنفکران ترقيخواه کشورما و خودش چون طلايه دار منافع زحمتکشان افغانستان رقم زد.

از همينرو عظمت او به بلندای کوه های سربه فلک کشيده افغانستان سترگ بوده و اينک که آرام آرام گرد و غبار دوران سراسيمه گي نيروهای ترقي خواه فرو نشسته است،نه تنها رهروان وی،بلکه مردم حقشناس و آگاه کشور ما به تبجيل از نام و کارنامه های او دست يازيده و آنرا گرامي مي دارند.

و اما پيرامون نشست : خوشبختانه در آن روز آسمان نيلگون آرنهم برغم هميشه که پر از ابر و باران است،به افتخار برپايي مراسم شاندار سالگرد رفيق کارمل عزيز، به سوی اشتراک کننده گان آذرخش اميد را تابانيده بود. اميد به همياری و تجديد پيمان را به همرهان سفر دورهای دور و فرداهای تابناک و پردرخشش ارمغان ميداد.

آرنهم شهريست در شرق هالند که در بيست کيلومتری با مرز آلمان موقعيت داشته و بنابر شباهت های زياد با شهر لاهه مرکز سياسي هالند،آنرا هاگ شرقي مي نامند.بنابر همين نزديکي با مرز هم، بسياری از نشست های سالهای پسين جامعه سياسي افغانستان در اروپا نيزدر همين شهر زيبا داير مي گردد.اين شهر با تاريخ بيش از هزار ساله آن که در کنار دريای راين با طبيعت سرسبز،مقبول و تماشايي آن واقع گرديده است، يا شهری که سپهسالار افسانوی هالند مارتين فون روسيم در سده شانزدهم عيسايي در آنجا ميزيست،از لحاظ اهميت جغرافيايي و تاريخي آن درخور توجه است. از همينرو گزينش آرنهم برای اين نشست امر تصادفي نبود.کافي است اگر به گونه مثال تنها از نشست فبروری 2002 و همايش سترگ جنوری 2003 طرفداران و هواخواهان نهضت فراگير که در آن وقت نخستين هسته های آن بنياد نهاده شده بود،نام برد.

از همينرو نه تنها تالار برای بسياريها آشنا بود،بلکه شهر نيز چهره آشنا برای شمار زيادی از اشتراک کننده گان نشست که از راه های دور تشريف آورده بودند به شمار مي رفت.

به گزارش روزنامه نگار مشعل شماری از دوستان صبح زود به تالار رفته و با ترتيب و نظم سالن و آماده ساختن چوکيها برای 500 مهمان،آويزان کردن شعار ها و ساير آماده گي ها همکاری مي کردند.در آن ميان چهره های آشنايي چون هاشم زحمت،عباس دهاتي،رزاق طلوع،شعيب اسحاق زی،بشير کامه وال،ناصرصادقي،بصيررفيق و سباوون به همکاری رفقا ولي زيارمل و محمدالله اميری بيشتر از ديگران تحرک داشتند.

بمجرد پا گذاشتن در تالارشعاری که در بالای ستيژ آويزان بود و در آن با خط درشت چنين نگاشته شده بود:(( فرخنده باد هشتادمين سالروز تولد زنده ياد رفيق ببرک کارمل)) به چشم ميخورد.

آمد آمد مهمانان ادامه داشت و احوالپرسي و تهنيت گفتن سالگرد تولد رفيق کارمل بهمديگر در فضای جشني سالن که با موزيک های ميهني و حماسي با آواز ملکوتي هنرمند محبوب مسحورجمال که توسط دکترنثار صديقي در لوح فشرده ثبت و آماده نشرگرديده بود،تا دور دستها طنين انداخته بود.

رفيق زيارمل با دلهره منتظر آمدن اشتراک کننده گان از شهر هامبورگ بود.زيرا رفيق جليل رشيد وظيفه گرفته بود تا تصوير بزرگ و زيبای رفيق ببرک کارمل را که رفقای شورای کابل نهضت فراگير در پارچه نخي يک متره نقاشي کرده و بوسيله رفيق وحيدکريمزاده به زنده ياد بريالي اهدأ نموده بودند،با خود بياورد.

هنوز احوالپرسي تمام نشده بود که رفيق زيارمل تصوير بزرگ رفيق کارمل را تسليم و بدون درنگ به رفقا داد تا در بالای ستيژ نصب نمايند.

تالار پر از مهمانان بود و عقربه های ساعت هم 12 چاشت را نشان ميداد.همه در انتظار افتتاح محفل بودند.در ميان مهمانان رفيق نوراحمدنور يکي از رهبران شناخته شده و بنيان گذاران ح.د.خ.ا و يکي از پيشکسوتان نهضت فراگير و مهمتر از همه يکي از ياران ودوستان روزهای پراز فراز و نشيب زنده ياد ببرک کارمل تجلي ويژه داشت.زيرا رفيق نور بيش از 50 سال پيش از امروز با رفيق کارمل عزيز تعهد رفاقت و همرزمي بسته و تاکنون نيز افتخار ادامه آن راه و رسم قهرمانانه را دارد.

در آن روز رفيق عبدالسلام يکي از ياران ديرين و از کوره بدرآمده که چون سنگ سماک در مبارزه و همرهي با زنده ياد رفيق کارمل و انديشه های تابناک او از محک آزمايش سربلند بدر آمده است،نتوانسته بود اشتراک ورزد.او از همان نخستين روزهای معرفت با آن مرد بزرگ در سال 1331 خورشيدی که هنوز رفيق کارمل در زندان بود تاکنون به همان سوگند آغازين خود وفادار است .اما با دريغ که در آنروزبنابر بيماريي که داشت نتوانسته بود حضور بهم رساند. از خاطرات ماندگار آن روزهای دور که هنوز حزب تأسيس نشده بود،اما رفيق کارمل به يک چهره مورد توجه،قابل احترام و مطرح روشنفکری در ميان حلقات دادخواهانه و تجددطلبانه آن دوران، سرآمد روزگار بود،چيزهايي به اشتراک کننده گان جلسه بيان دارد.

در ميان اشتراک کننده گان محفل که تا دقايق شروع برنامه بيشتر از تعداد چوکيها بود،اعضای خانواده پرافتخار زنده ياد رفيق کارمل چون محبوبه جان همسر و يار روزهای دشوار رفيق کارمل،اناهيتا،کاوه و ويدا فرزندان زنده ياد رفيق کارمل،محترمه جان،ويس و زلمي دامون خواهر و برادران آن بزرگمرد،رومان و مريم برادرزاده های رفيق کارمل فقيد که هريک آنها رفيق کارمل را بمثابه پدرمهربان و دوست داشتني خويش دانسته و چه موهبتي که رومان بيشتر از پدر زنده يادش رفيق بريالي پاکروان،بيشترينه اوقات از مهر و محبت زنده ياد رفيق کارمل بهره برده است،مورد توجه و شفقت بيشتر اشتراک کننده گان قرار داشتند.  در آن روز ماندگار دوربين کمره های رفقا بيشتر به سوی آنها عيار گرديده بود  . با آنکه بدون شک تجليل از نام و کارنامه های رفيق کارمل ميراث سترگ معنوی برای همه همرزمان و رهروان او بوده و افتخار آن نيز متعلق به همه مي باشد.

در آن روز خاطره انگيز چهره های آشنا و قابل احترام زيادی اشتراک ورزيده بودند،که ياددهاني از همه شان کاريست بس دشوار!اما از رفيق نجم الدين کاوياني از رهبران پيشين ح.د.خ.ا(حزب وطن) و يکي از پيش کسوتان نهضت فراگير بايد نام برد،که در آن روز با يادآوری خاطرات سخنوران محفل، گويي خود به آن سالها برميگشت و حوادث در برابر چشمان نافذش قد ميکشيد.

سرانجام رفقا احمدشاه سرخابي رييس شورای اروپايي نهضت فراگير،ميرعصمت الله سادات رييس شورای اروپايي حزب متحدملي و دکترطلاپامير يکي از ارادتمندان رفيق کارمل  به سوی ستيژ رفته و رفيق پامير پشت ميز خطابه قرار گرفته و به زبان پشتوصحبت کوتاه نمود که برگردان آن به دری چنين است:((رفقا!اجلاس وسيع شورا های اروپايي نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان و حزب متحد ملي افغانستان به پيشواز هشتادمين سالگرد تولد زنده ياد ببرک کارمل رهبر محبوب  ح.د.خ.ا وحمايت از توافقات رهبری هر دو حزب درباره پيشبرد پروسه وحدت سازماني از سوی شوراهای اروپايي نهضت فراگيردموکراسي و ترقي افغانستان و حزب متحدملي افغانستان بر پا گرديده است.

رفقا! ما امروز از شخصيت برازنده و تاريخي افغانستان تجليل به عمل مي اوريم.ببرک کارمل شخصيتي بود که همه اشتراک کننده گان جلسه کنوني خود را ادامه دهنده گان راه او ميدانند.

اين جشن در شرايطي برگزار مي گردد که پروسه وحدت دو حزب برادر وارد مرحله نوين خويش گرديده است.))

سپس رشته سخن به رفيق سرخابي رسيد.او ضمن سخنراني چنين گفت:((رفقا ودوستان گرامی!
امروز ما در اینجا گرد هم آمده ایم تا هشتادومین سالروز تولد یکی ازبزرگترین رهبران جنبش چپ افغانستان رفیق ورهبر خود ببرک کارمل راگرمی بداریم.

در دامان مادر وطن افغانستان شخصیت های مبارز ودولت مردان زیاد وپر افتخار ملی ومیهن پرست ، ازدی خواه ومترقی ، دموکرات وعدالت پسند تبارزکرده اند. رفیق ببرک کارمل رهبر حزب دموکراتیک خلق افغانستان وريیس جمهور دولت سابق جمهوری دموکراتیک افغانستان که اکنون در میان ما نیست یکی ازهمین شخصیت های نامدار وپرافتخاراین مرز وبوم و جنبش ملی ومترقی کشور می باشد. خلق با سپاس افغانستان ویاران وهمرزمان رفیق کارمل بخود می بالند که از این شخصیت پرافتخار یاد نموده وکار نامه های او را گرامی میدارند .
رفیق کارمل شخصیت سیاسی ودولتمرد نامدارکشورما نیم قرن تمام یعنی بیشترین بخش زنده گی خویش رادر راه مبارزه برای استقلال ، تجدد ، ترقی ، دموکراسی ،عدالت اجتماعی و ایجاد یک جامعه ء فارغ ازاستبداد، فقر ،بی عدالتی ، ستم ،بهره کشی وتحقق ارمان یک افغانستان ازاد ، دموکراتیک ، متمدن ، شگوفان وسربلند و خوشبختی هرشهروند این کشور وقف کرده است . زنده گی آگاهانه ببرک کارمل مشحون از تلاش در راه بکار بست اندیشه های ترقی خواهانه دوران برای نجات کشور از عقب مانده گی وفقر و بد بختی است . وی در راس حزب دموکراتیک خلق افغانستان وبا اتکا خرد مندانه بر رهبری دسته جمعی حزب، مردم ما را از کوره راههای نبرد بسوی پیروزی های چشمگیری رهبری نمود.
تاریخ کشور ما رفیق کارمل را به نسبت ایفای نقش بزرگ در غنای تیوری و بکار بست پر تحرک پراتیک جنبش چپ ملی ودموکراتیک افغانستان بعنوان شخصیت و رهبر برجسته بیاد خواهد داشت .
رفیق ببرک کارمل اززمره آن رهبرانی است که از محدوده منطقه و جنبش و ایديولوژی خود فراتر تاثیر گذاربوده و نقش رهبر یک ملت را ایفا نموده است .وی از اندوخته های اندیشوی ودانش سیاسی واجتماعی لازم برخوردار بود تا بتواند رهبر تمام مردم کشورما باشد واز لحاظ فکری توان گشودن راه مبارزه دشوار مردم را از میان انبوه معضلات زنده گی با جسارت وابتکار متداوم دارا بود.
زنده گی نشان داد که شخصیت رفیق کارمل با میهن پرستی و آزادی خواهی ،انسان دوستی ومردم دوستی واعتقاد راسخ به ارزش های والای انسانی – بشری واندیشه های پیشرو ترقی خواهانه عجین شده است .
رفیق ببرک کارمل در تاسیس و تکامل حزب دموکراتیک خلق افغانستان نقش محوری را ایفا نموده است. وی در تدوین طرح اولیه مرام حزب مبتنی بر الهام از تیوری پیشروترقی خواهی وعدالت پسندی وانطباق خلاق ان بر شرایط و واقعیت های جامعه ء افغانی ، مبتنی بر تحولات ملیدموکراتیک ، مسالمت امیز ومرحله به مرحله بدون تسریع میکانیکی پروسه های سیاسی واجتماعی در کنار ساير بنیانگذاران حزب نقش فعال ایفا نمود.وی در مبارزه بر علیه انحرافات وکجروی ها و نفوذ عوامل بیگانه در درون حزب به مبارزه ای خستگی نا پذیر مبادرت ورزید.نمونه بارز این برخورد انقلابی مسوولانه را در مبارزه بی امان وی بر علیه فعالیتهای خرابکارانه حفیظ الله امین می توان دید .وی از همان آغاز حزب وجنبش را در برابر این واقعیت قرار داد که سازش در برابر چنین افراد و اندیشه ها تا چه حدی برای سرنوشت وآینده مردم افغانستان خطرناک است.زنده گی با روشنی خیره کننده ای حقانیت این موضع گیری های مسوولانه را نشان داد.رفیق کارمل توانست به مثابه یک رهبر مدبرهمواره از انعطاف در سیاست وقاطعیت در دفاع از اصول کار بگیرد. وی معتقد به اتحاد عمل نیروهای چپ و وحدت واقعی حزب بعد از انشعاب سال 1346 بود.وی حاضر بود مقام عالی حزبی را بخاطر ضرورت های وحدت نادیده بگیرد.
هرانچه که امروز درعرصه اگاهی وتشکل مردم ، استقلال وازادی ، وحدت وبرابری ملی ، دموکراسی وحقوق اساسی مردم ، ایجاد جامعه مدنی ، ترقی و عدالت اجتماعی در کشور به نظر میرسد ، ثمرات مبارزه طولانی وجانبازانه نسل های متواتر ترقی خواهان واز ان جمله حزب دموکراتیک خلق ودولت جمهوری دموکراتیک افغانستان درراس رفیق کارمل وسایر رهبران پرافتخار وهمرزمان او می باشد که با امانت باید حفظ گردد وبرای تحقق جهات وبخشها وجنبه های عملی و ضروری آن باید رزمید.

ما افتخار داریم که امروز خود را ادامه دهنده گان چنین راهی میدانیم که در استقامتهای اندیشوی وگنجینه های تجربه عملی آن میتوان نقش وتاثیر تمام مبارزان راه حق وعدل گذشته ازجنبش جسورانه مشروطیت گرفته تا راه درخشان حزب دموکراتیک خلق افغانستان (حزب وطن)را دریافت.
تحت رهبری ببرک کارمل حزب دموکراتیک خلق افغانستان درعرصه های گوناگون مبارزه داد خواهانه مردم فعالانه شرکت نمود وتجارب گرانبهائی اندوخت.حزب توانست بخشهای قابل ملاحظه ای ازتوده های مردم را درعرصه های مختلف مبارزه رهبری نماید؛ اعتصابات و راه پیمائی های کارگران را برای دفاع از حقوق حقه شان براه انداخت ، مارشها،میتنگها ومبارزات خیابانی را جهت ارتقای سطح آگاهی سیاسی مردم وطرح خواسته های توده ها سازمان داد، مبارزات دهقانی را سمت داد و در انتخابات پارلمانی شرکت نموده این تریبون را وسیله با اهمیت پخش و اشاعه اندیشه های نوین عدالت خواهانه ساخت.نقش فرکسیون پارلمانی حزب دموکراتیک خلق افغانستان که در راس آن ببرک کارمل قرار داشت در امر بیداری مردم وسمت دهی مبارزات دادخواهانه بسیار با اهمیت وتاثیر گذار بوده است. بیانیه ها ومبارزات جسورانه پارلمانی رفیق ببرک کارمل در راس فراکسیون پارلمانی درجهت افشاگری سیاستهای ضد ملی وضد ترقی سردمداران آن وقت رژیم ودر جهت بلند بردن سطح اگاهی وتوقعات توده های مردم افغانستان وارتقای نقش و اعتلای پرستیژ حزب در میان جنبش ترقی خواهانه وداد خواهانه چپ از اهمیت بزرگی برخوردار است.فعالیتهای فرکسیون پارلمانی حزب یکی از صفحات درخشان تاریخ حزب دموکراتیک خلق افغانستان را تشکیل میدهد.
یکی دیگراز صفحات درخشان تاریخ حزب دموکراتیک خلق افغانستان تحت رهبری ببرک کارمل ،فعالیت روشنگرانه وتبلیغی ترویجی در میان توده های مردم میباشد.در این میان جریده خلق در چهار شماره وبخصوص جریده تابناک پرچم در نودو هفت شماره نشرات خویش نقش تعین کننده را در امر بیداری سیاسی مردم افغانستان ایفا نمودند.درواقع حزب دموکراتیک خلق افغانستان اولین حزب در تاریخ افغانستان است که پخش ونشر وترویج وتبلیغ اندیشه های نوین وپیشرو وعدالت خواهانه را در مقیاس سراسر کشور سازمان داد ونسلی از مبارزین مسلح به اندیشه های پیشرو دادخواهانه را وارد عرصه کار وپیکار مردم ساخت.نقش تاریخی جریده پرچم و هیاًت تحریرآن در تاریخ جنبش روشنگرانه کشور از مقام والائی برخوردار است.جا دارد در اینجا واز این تریبون با اهمیت اعلام بدارم که در تاریخ افغانستان به خط درشت نوشته خواهد شد که علیرغم موجودیت استثنائاتی چند،حزب دموکراتیک خلق افغانستان توانست گروهی از بهترین ، آگاه ترین،نخبه ترین وفداکار ترین فرزندان مردم افغانستان را در رهبری خود گرد آورد که رفیق کارمل افتخار رهبری این گروه نخبه انقلابی و وطنپرست را به عهده داشت.اگر چنین گروهی وجود نمیداشت حزب دموکراتیک خلق افغناستان نمیتوانست آنچه باشد که بود. در دامان این حزب نسلهائی از انقلابیون و وطن پرستان نخبه ای پرورش یافتند که مشعل مبارزه راهمواره برافراشته نگهداشتند وکاروان آرزوهای ترقی خواهانه مردم مارا تا اینجا تا همین تالار وتا دوردستهای وطن غم کشیده ما تا امروزراه می برند.
رفیق کارمل در کاروپیکار میهن پرستانه وترقی خواهانه راه پراز فراز ونشیب را پشت سر گذاشت ، از عنفوان جوانی بصورت فعال در مبارزه ترقی خواهانه مردم افغانستان شرکت ورزید . در سالهای پرشور جوانی به زندان رفت وبعد ها هم دشواری های زیادی را متحمل گردید ، ولی مایوس نه شد و به پیکار ادامه داد . به قدرت دست یافت ودرراس دولت قرار گرفت ولی مغرورنه شد و با تقوا زنده گی نمود وبه مردم ومیهن با صداقت وتمام قوت خدمت کرد ،در زمان حاکمیت حزب از قدرت کنار رفت ، ولی این را به معنی بطلان باور ها و ارمانها وپایان مبارزه تلقی نکرد وتا اخیرین رمق زنده گی به مبارزه ادامه داد .

در قبال حوادث داغ وتعین کننده ای چون پی آمد های قیام نظامی 7 ثور رفیق کارمل به تاسی از مشی حزب وتصمیم رهبری آن همواره از موضع قاطع اصولی دفاع نموده است. چنین برخوردی درمورد تحول هفت ثور وچگونه گی وقوع ان بدون تصمیم حزب ، درنتیجه تحمیل حاکمیت سیاسی برحزب ، مخالفت به تصمیم کشتن محمد داوود وهم چنان تقبیح هر نوع عمل غیر انسانی وغیر قانونی وخشونت امیز علیه مردم ومخالفان سیاسی ثبت تاریخ است.
در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغاستان ،رفیق کارمل بمثابه رهبری از طراز نوین نشان داد که حساسیتهای تاریخی، ملی ، قومی و دینی را که از اهمیت بزرگی برخوردار است با ظرافت تمام در تعین سیاستها وعملکرد حاکمیت دقیقاً مد نظر قرار میدهد. اصول اساسی جمهوری دموکراتیک افغانستان که در آن رعایت دین مبین اسلام ؛ ار زش های دموکراسی ، حقوق بشر ،تامین برابری ملی وتحکیم وحدت ملی جای برجسته ای دارد،نقش اندیشه های رفیق کارمل را بر جبین دارد.
رفیق ببرک کارمل با آرزوهای بزرگ انسانی در بهترین سالهای جوانی و زنده گی وارد عرصه سیاست شد وبا دل و روح آرام، دست پاک ونام نیک از این دنیا رفت.
باوجود اینکه تمام ارمانها ی میهن پرستانه ، دموکراتیک ودادخواهانه رفیق کارمل درزمان حیاتش به علت خصومت ومداخله بیرحمانه ارتجاع جهانی تحقق نیافت ولی از خود گنجینه ومیراث پر بهای کاروپیکار میهن پرستانه ، دموکراتیک ودادخوهانه برای کشور ونسل های اتی به جا گذاشت که به مردم زحمتکش وجنبش های اجتماعی وسیاسی میهنی ، دموکراتیک ، ترقی خواهانه ودادخوهانه کشور تعلق دارد .
«عمل انجام شده و اندیشه ها وسیاستهای بزرگ ارثیه ای است که از رهبران بجا می مانند ومی توانندبرای نسلهای بعدی به عنوان معیار های عمل مبارزه وزنده گی رهنمای حرکتهای بعدی باشند .
بر ما رهروان راه مبارزه بخاطر بهروزی زحمتکشان افغانستان است تا ارثیه گرانبهای معنوی زنده گی پر محتوی ببرک کارمل را با دقت مطالعه ودرک کنیم و روح اندیشه هاوابتکارات وی را در عمل روزمره بکار بندیم...
وفاداری به راه ببرک کارمل وفاداری به اندیشه هايي است که رهنمای عمل این شخصیت بزرگ تاریخ کشور ما بود.باید شیوه های مبارزاتی و دید ببرک کارمل از وظایف مبارزان در تطابق با وضع موجود را بکار بست.»
رفقا و دوستان گرامی!ما امروز در اینجا در شرایطی گردهم آمده ایم که نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان و حزب متحد ملی افغانستان ،دو سازمان بیرون آمده عمدتاًازخانواده واحد ومشترک سیاسی دیروزی ، با روحیه تفاهم کامل وبرادری در نبرد برحق دادخواهانه با صداقت وبا سرعت لازم در جهت وحدت گام برمیدارند وهمین محفل یادبود امروزی بخاطر هشتادومین سالروز تولد رفیق ببرک کارمل مشترکاً از طرف هردو سازمان تنظیم گردیده است. ما این حادثه با اهمیت را به فال نیک گرفته وامید وار هستیم هرچه زود تر تمام مراحل وحدت کامل سازمانی میان دو حزب برادر عملی گردد تا باشد یکی از وصایا و درسهای سیاسی رفیق ببرک کارمل را در باره وحدت نیروهای هم نظربخاطر پایان بخشیدن به وضع نا هنجار کنونی وانسجام دقیق تر و موثر تر فعالیتهای ازادی خواهانه وترقی پسندانه فرزندان عدالت خواه کشور تحقق بخشیم.
ما معتقد هستیم که مبارزه صادقانه در جهت تامین وحدت نیروهای هم نظربهترین راه وفاداری به اندیشه های وطنپرستانه ودادخوهانه زنده یاد ببرک کارمل میباشد.
هرروز وهر ماه وسال که می گذرد وهر گام که درراه ترقی کشور گذاشته میشود ، اندیشه ها وداعیه وکاروپیکار ترقی خواهانه ودادخواهانه رفیق کارمل ویاران وهمرزمان او حقانیت وصحت خودرا بیشتر از پیش مانند مشعل فروزان وفروزانتر نشان میدهد .پرچمداران می افتند ولی پرچم ها همچنان بر افراشته است .
فرخنده باد هشتادمین سالروز تولد ببرک کارمل این رهبرفرزانه و دلسوز زحمتکشان واین مرد بزرگ وفرهیخته کشور ))

سپس رفيق سادات * صحبت نمود.

بعداً رفيق نورالحق علومي رييس حزب متحدملي و عضو ولسي جرگه افغانستان که با استفاده از رخصتي های پارلمان برای بازديد از خانواده اش به هالند آمده است،پيرامون وضعيت سياسي و نظامي کشور ، پروسه وحدت ميان اين دو جريان سياسي وشخصيت زنده ياد ببرک کارمل صحبت کرد.

سپس رفيق شفيق الله توده يي عضو هيأت اجراييه شورای اروپايي نهضت فراگير سخنراني نموده و در بخشي از آن چنين گفت:(( جای نهايت افتخار است که امروز ما در اين محفل جمع شده ايم تا بمناسبت سالگرد انسان بزرگ سرزمين ما،انسان بزرگ حزب ما و رهبر محبوب القلوب ما زنده ياد ببرک کارمل که در شرايط بسيار دشوار،تنگ و تاريک سياسي جامعه ما توانست نقش عالمانه  وبزرگ خود را در تأسيس ح.د.خ.ا ايفأ کند و در رهبری آن بمثابه اولين حزب چپ و دموکراتيک،وطنپرست و مترقي قرار گرفته و با مبارزه قهرمانانه نقش وی چون رهبر محبوب پرچمداران حزب تجلي يافته بود، تجليل بعمل بياوريم.

به آدرس رفيق کارمل صحبت و نوشتن دشوار است.زنده گي پربار سياسي او مکتبي است، فنا ناپذير و در خور پژوهش و تعمق موشگافانه محققين. تنها چيزی را که مي توانم بگويم،همين است که ما بخاطر احترام،عقيده و باوری که به او و راه برگزيده او داشتيم بدون ترس و هراس از هيچ چيز به مبارزه پرداخته،از زندان هراس نداشتيم.و چه بسا رفقايي عزيزی که جانهای شيرين شانرا در راه تحقق آرمانهای رفيق کارمل عزيز از دست دادند،اما ايمان و شرف خود را حفظ کردند.تسليم نشدند.و اين درس بزرگ را بخاطر مقاومت و استواری از رهبرمحبوب شان فرا گرفتند.

رفيق کارمل رهبر برحق چپ و دموکراتيک نه تنها در افغانستان،بلکه در منطقه بود.

ما همه شاهد پيش بيني ها و پيشداوری های خردمندانه او بوديم.همين رفيق کارمل بود که هنگام رأی اعتماد حکومت موسي شفيق او را درناکام ماندن تطبيق مندرجات قانون اساسي هشدار داده و گفت که شما آخرين تير قانون اساسي در افغانستان هستيد.زيرا رفيق کارمل با مشاهده نابسامانيهای موجود درک آنرا داشت که عمر نظام شاهي به پايان رسيده است.

اين رفيق کارمل بود که به سردار محمدداوود هشدار داده بود که دروازه کودتا را باز نکنيد.و همين رفيق کارمل بود که به کشتن وی و خانواده اش مخالفت شديد کرد،و نمي خواست تا حزب مسووليت قيام نظامي را بپذيرد.

همه به ياد داريم که در همان ماههای نخستين پس از 6 جدی(بيانيه تبريکي بمناسبت سال نو1359 خورشيدی) گفت که تا زماني که علت اساسي مشکلات تشخيص و حل نشود که همانا مداخله کشورهای خارجي و عمدتاً مداخله سياسي و نظامي پاکستان در امورداخلي کشورما است،هيچ وقت راه حل سياسي وجود نخواهد داشت و عملي نخواهد شد.چنانچه رفيق کارمل ضمن سخنراني خطاب به جلسه وسيع هيأت رهبری و قوماندان قوای مسلح در ماه عقرب سال 63 گفت که:کشورهای زر و زور مي خواستند و مي خواهند که يک پايگاه نيرومند نظامي خويش را در سرزمين مقدس ما ايجاد نمايند.رفقا همه به چشم سر ديديم که تمام سخنان رفيق کارمل صدفيصد دقيق بود و با دريغ که همان طورهم شد.چنانچه پاکستان هنوز به مرکز شرارت عليه افغانستان باقي مانده است،کودتا و کودتا بازی هم بيشتر از 35 سال است که درکشورما دامن گسترانده و باعث ريختن خون هزاران هموطن بيگناه ما گرديده  است،و قوت های ناتو و نيروهای ائتلاف بين المللي هم در سراسر افغانستان پياده گرديده اند.

رفقا ميدانند که در سالهای اخير زنده گي رفيق کارمل من افتخار آنرا داشتم تا با ايشان بوده و از مکتب بزرگ دانش و تجربه رفيق کارمل قطراتي را مستفيد شوم.واقعاً خاطرات فراموش ناشدني بيشماری از ايشان بجا مانده است که تنها به يکي آن اکتفا مي کنم.

وقتي طالبان به طرف کابل پيشروی داشتند،ذکرالله ايشانچ يکي از مقامات جنبش شمال ضمن مصاحبه با راديو بي بي سي در برابر پرسشي که واکنش انها در برابر پيشروی طالبان به سوی شمال چيست گفت،که انها سالنگ را مسدود و موجوديت افغانستان شمالي را اعلام خواهند کرد.وقتي رفيق کارمل اين خبر را شنيد از خشم و اندوه مو بر اندامش ايستاد.سراپايش را تأثر و اندوه فرا گرفته بود. بمن هدايت داد تا آماده گي برای ترک حيرتان داشته باشيم.زيرا در صورت همچو اقدامامي به گفته رفيق کارمل ماندن در آنجا بزرگ ترين خيانت و گناه تلقي مي گرديد.

رفقا،کادرهای محلي وقتي خبر شدند،آمده و با گريه و عذرخواهي از اينکه مردم شمال باعث سراسيمه گي رفيق کارمل شده، بجای آنکه خدمتي را به رفيق کارمل انجام دهند،و همچو ضربه بزرگ را بر روان وی وارد آورده اند،پوزش مي خواستند.تا اينکه فردا شب سخنگوی جنبش شمال اين ادعا را رد و آنرا نظر ذکرالله ايشانچ دانست،نه فيصله رهبری جنبش.باور کنيد رفيق کارمل وقتي اين خبر را شنيد،از خوشي به کالا نمي گنجيد.گويي دوباره به دنيا آمده باشد.

خوب رفقا! امروز بالای مسأله وحدت نيز تماس گرفته شد و خوشبختانه که ما توافقاتي هم داريم.مي خواهم با صراحت و قاطعيت بمثابه کسي که از همان نخستين روزها در امر تطبيق داعيه وحدت تلاش نموده و در اين راستا چه در زماني که رفيق بريالي عزيز زنده بود،و چه پس از آن سهم فعال داشتم،پشتيباني عميق خويش را از توافقات بدست آمده ابراز دارم.همه ميدانيم که وحدت خواست شريفانه و اولين همهء ماست.رفقا ما برای سعادت و خوشبختي مردم که هدف ماست از هيچ کاری دريغ نخواهيم کرد.زيرا حزب وسيله است،نه هدف.

بعضاً رفقا از مشکلات در اين پروسه شاکي مي باشند.در اين رابطه مي خواهم ابراز دارم که اگر خانهء ما سوخت،ديوارهای آن پخته شد،اگر حاکميت ما سقوط کرد،اما تجربه ما افزايش يافت.يعني تجربه ما افزون شدخوشبختانه امروز هرکادر ديروز ما صلاحيت رهبری را دارد،پس بايد برمشکلات غلبه حاصل نمود.اين امر ما را معتقد به تصميم گيری خلاق،توأم با خردورزی،دلسوزی به امر سازمان و دقت لازم در تمام موارد سازماني ما مي سازد.))

پس از آن پيام شادباش رفيق سلطان علی کشتمند يکي از رهبران و بنيادگذاران ح.د.خ.ا يکي از پيشکسوتان نهضت فراگير  و از ياران رفيق کارمل فقيد به گرد هم آيي باشکوه بخاطرگرامیداشت از هشتادمین زادروز زنده یاد ببرک کارمل، توسط رفيق اسدکشتمند عضوهيأت اجراييه شورای اروپايي نهضت فراگير به خوانش گرفته شد که در بخش های از آن چنين آمده است:(( من بعنوان یکتن از یاران، همکاران و همفکران دیرین رفیق ببرک کارمل از آغاز جوانی تاکنون، افتخار دارم که درکار و مبارزه انقلابی دراندیشه و عمل با رفقا ییکه در مدرسه عالی حزبیت و اصولیت پرچمی آموزش و پرورش دیده اند، همکاری داشته ام که زنده یاد ببرک کارمل درایجاد، تکامل و تداوم آن نقش تعیین کننده داشته است.

کار، همکاری،  همیاری و همبستگی با زنده یاد ببرک کارمل برای من پیوسته مایه خوشنودی و خاطره انگیز بوده است. نخستین آشنایی من با شخصیت و اندیشه های ببرک کارمل هنگامی صورت گرفت که ایشان پس از سپری کردن دوران نزدیک به چهارسال زندان استبداد سلطنتی باردیگر درصنف دوم دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصاد دانشگاه کابل، به تحصیل ادامه دادند.

دانشکده حقوق و اقتصاد آن زمان واقعاً به پژوهشکده ای سیاسی مبدل شده بود و درمحیط درختزار آن ساختمان تاریخی بازمانده از دوران پادشاهی شاه امان الله درعقب زیارت شاه دو شمشیره و در برون از آن، "حلقات مطالعه وآموزش" غیر رسمی ادبیات مترقی بوجود آمده بود و شادروان ببرک کارمل همراه با شماری از روشنفکران دیگر نقش مؤثر درایجاد و تکامل آنها ایفاء مینمودند.

زنده یاد ببرک کارمل و گروه هایی از مبارزان آزادیخواه نظام کهنه فئودالی و ماقبل فئودالی مسلط درجامعه افغانستان، طبقات و محافل حاکمه آن و نمایندگان سیاسی آنها را آشکارا به مبارزه می طلبیدند و بخاطر برانداختن آن نظام، مبارزه سازمان داده شده را رهبری می نمودند. ببرک کارمل باورمند به اندیشه های انترناسیونالیستی رهایی یخش و وفادار به آرمانهای والای آزادیخواهانه مردم میهن، دربرابر استبداد، استعمار، ستم و سیاستهای مداخله گرانه امپریالیستی، پرچم مبارزه برافراشه شده را همراه با یاران و همفکران خویش آگاهانه به پیش راند و بعنوان پلی پیوست کننده میان اندیشه های حق طلبانه و عمل رزمجویانه نسل پیشین مبارزان آزادیخواه و نسل های جوان تازه به پا خاسته عمل کرد.در سالهای  ۱۳۳۰ - ۱۳۴۰ خورشیدی،ببرک کارمل یکتن از جوانان پرشور درمیان مبارزان آزادیخواه دوره هفت شورای ملی و اتحادیه دانش جویان معروف آن زمان بود و با شخصیتهای برجسته جنبش و ازجمله با میر غلام محمد غبار، میر محمد صدیق فرهنگ، محمد نعییم شایان و دیگران که از زندان رهایی یافته بودند و با شخصیتهای آزادیخواه انقلابی دیگر آن زمان چون دوکتور عبدالرحمان محمودی، محمد سرور جویا، برات علی تاج، فتح محمد فرقه مشر و دیگران که هنوز درزندان استبداد بسر میبردند، آشنایی داشت. وی همراه با زنده یاد استاد میراکبرخیبر دوست و همرزم دوران زندانی بودن خویش درهمراهی با گروه بزرگی از مبارزان جوان و ازجمله علی محمد زهما، محمد طاهر بدخشی و دیگران نخستین حوزه های کمیته تدارک را بنا نهاد.

نقش زنده یادببرک کارمل درتشکل حزب نوین انقلابی، ح د خ ا با پرپایی کنگره بنیادگزار حزب دموکرایک خلق افغانستان درمنزل نورمحمد تره کی، طرح مرام حزب و سازمانهای وابسته به آن و ازجمله سازمان دموکراتیک زنان افغانستان و سازمان دموکراتیک جوانان ، برجسته بود و وی  درکار آگاهی دهنده و تشکل زحمتکشان پیرامون اندیشه ها و برنامه عمل حزب، کار و پیکار اعضای حزب را سمت و سو بخشید.

زنده یادببرک کارمل با درک روشن وکاربست اندیشه های پیشرو و اعتقاد خدشه ناپذیر به ترقی و عدالت اجتماعی همراه با یاران و همکاران نزدیک خویش پس از تشکیل حزب نیز مانند قبل از آن، پیوسته از اندیشه و عمل دموکراتیک درمطابقت با شرایط آن زمان درکشور، پیروی و جانبداری میکرد. یکی از اصول پذیرفته شده، شرکت در انتخابات و مبارزه بخاطر دموکراسی و دموکراتیک ساختن انتخابات پارلمانی بود. در مبارزات پارلمانی دوره های دوازدهم و سیزدهم شورای ملی،ببرک کارمل بعنوان رهبر فراکسیون پارلمانی حزب، استعداد شگرف خویش را بعنوان یک سخنور پرشور و انقلابی و رهبر جنبش ضد استبدادی به دفاع از منافع مردم زحمتکش افغانستان بیش از پیش آشکار ساخت و جامعه درحال تحول آن زمان را شور و هیجان بخشید. فراکسیون پارلمانی حزب در دوره دوازدهم شورای ملی عبارت بودند از: شادروان ببرک کارمل، دوکتور اناهیتا راتبزاد، نوراحمد نور و فیضان. درجریان مبارزه فعال پارلمانی، نمایندگان محافل حاکمه سلطنتی دربرابر فراکسیون پارلمانی حزب آشکارا به توطئه و حمله فزیکی دست زدند که این عمل ارتجاع سیاسی انزجار اعضای حزب وتمام نیروهای ترقیخواه و احساس همدردی و هبستگی آنان را به پشتیبانی از ایشان برانگیخت که با راه اندازی تظاهرات گسترده خیابانی بازتاب یافت.

ببرک کارمل درشرایط کار سیاسی اپوزیسیونی، درکار سازماندهی و پشتیبانی مبارزات و تظاهرات خیابانی، مارشها و اعتصابات زحمتکشان و روشنفکران کشور نقش فعال ایفا میکرد و دربرخی از آنها شرکت میورزید و با سخنرانیهای برانگیزنده و افشاگرانه خویش به مبارزه آنان سمت و سو می بخشید. دراین مدرسه یی مبارزه فعال، گروه بزرگی از فعالان حزبی و نمایندگان زحمتکشان آموزش و پرورش سیاسی دیدند. اما شماری از ایشان مورد پیگرد رژیم سلطنتی نیز قرارگرفتند و زندانی شدند و بیش از پیش درس ایستادگی سیاسی آموختند.

ببرک کارمل با اندیشه های خویش نشرات جریده خلق و پس از آن جریده پرتوان و پویای پرچم، ارگان مرکزی حزب را الهام بخشید.

شادروان ببرک کارمل درجریان تحولات اجتماعی و سیاسی، چه پیش و چه پس از شهادت شادروان میر اکبر خیبر و قیام نظامی ثور ۱۳۵۷، از سیاستهای دموکراتیک و با نرمش اصولی بعنوان مشی پذیرفته شده جمعی پرچمی ها پیروی مینمود.  وی و اعضای رهبری پرچمی ها مخالف توسل به زور و رسیدن به قدرت سیاسی ازطریق قیامهای نظامی و اعمال خشونت بودند. ایشان درجریان قیام نظامی که بر حزب تحمیل گردید و پس از آن به شدت با سیاستهای نظامیگرانه مقابله کردند و ازجمله بخاطر جلوگیری از اعمال خشونت علیه محمد داؤد و خانواده و یارانش مبارزه نمودند. ولی سیاست زورگویی به رهبری حفیظ الله امین ظاهراً پیروز شد و تنش درمیان حزب بگونه روزافزون بالا گرفت و طی سه ماه پس از قیام نظامی ثور به اوج خود رسید. زنده یادببرک کارمل و شمار دیگری از رهبران پرچمیها بخاطر جلوگیری از کشمکشهای فزاینده تحمیلی درون حزبی، سمت سفارت را درخارج از کشور پذیرفتند که بگونه ای تبعید سیاسی بود و به من که یگانه عضو وفادار رهبری پرچمیها دربوروی سیاسی کمیته مرکزی باقی مانده بودم، بگمان آنکه چون درامور نظامی و امنیتی هیچگونه ورود و آشنایی و مداخله نداشتم شاید درامان بمانم، سپرده شد تا از رفقا نمایندگی نمایم. من درنخستین لحظات با همکاری تنی چند از شخصیتهای حزبی هسته سازمانی رفقای پرچمی را صرف برای کار سیاسی ودوری گزیدن ازهرگونه ماجراجویی نظامی، بنا نهادم.  ولی به زودی همراه با گروه دیگری از شخصیتهای حزبی و غیر حزبی هدف توطئه آشکار قرار گرفتم، دستگیر، زندانی،  بسختی شکنجه و نخست به اعدام و پس از آن به بیست سال زندان محکوم شدم.

سالهای شصت خورشیدی یا هشتاد میلادی و کارهای بزرگی که برای بازسازی جامعه، حزب و نیروهای نظامی و دفاع از وطن و منافع حیاتی توده های مردم انجام گرفت با نام و کار شادروان کارمل بستگی دارد. کارمل به دموکراسی و آزادیهای جمعی برغم شرایط دشوار جنگ اعلام ناشده تحمیلی هدایت شده از خارج کشور باور مند و مخالف تشدد و خشونت و ازجمله جانبدار جدی الغای حکم اعدام بود. درتحت رهبری وی شمار زیادی از سازمانهای اجتماعی، توده یی و روشنفکری و ازجمله جبهه ملی پدروطن بنیاد نهاده شد. وی حانبدار مناسبات دوستانه و همسایگی نیک ازجمله با کشورهای اسلامی بود که نمونه آن، نامه ایشان عنوانی آیت الله خمینی رهبر مذهبی و دولتی جمهوری اسلامی ایران در نخستین روزهای حاکمیت مردمی است.

زنده یادببرک کارمل از تفویض صلاحیتهای گسترده درعرصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی براساس اصول اساسی جمهوری دموکراتیک افغانستان به شورای وزیران یا حکومت که من در رأس آن قرار داشتم از آغاز تا انجام پشتیبانی نمود و این امر زمینه را برای انجام کارهای بزرگی بسود توده های ملیونی مردم افغانستان هموار کرد.

شادروان ببرک کارمل آغازگر سیاست مذاکره و مصالحه برای پایان بخشیدن به جنگ تحمیلی بود که تزسهای ده گانه ایشان از اینچنین اندیشه ای نمایندگی می نماید و همچنان وی از آغاز امر از همکاری با نیروهای ترقیخواه و دموکراتیک جانبداری مینمود. به دنبال پیروی از سیاست همبستگی با این نیروها، امکانات جلب همکاریهای برخی از احزاب وسازمانهای ترقیخواه و ازجمله سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان (سازا) فراهم گردید. شادروان ببرک کارمل شخصاً دیدارهایی را با رهبران این سازمان و سازمانهای دیگر انجام داد و به من سپرد که مذاکرات با رهبران سازا را به انجام برسانم. 

شادروان ببرک  کارمل درسرتاسر زندگی سیاسی پربار خویش پیوسته راه های همکاری و همیاری نیروهای ترقیخواه و دموکراتیک چپ را جستجو میکرد و بخاطر تحقق آن فداکارانه کار و مبارزه مینمود و این یکی از میراثهای معنوی گرانبهای اوست که باید به آن ارج بزرگ گذاشت و راه او را پیروی کرد. اتحاد و همبستگی نیروها و سازمانهای ترقیخواه دموکراتیک وثیقه وفاداری به آرمانهای زنده یاد ببرک کارمل است و امروز یکی از مظاهر آن در دیدگاه ما قرار دارد که برای شما رفقای عزیز پیروزیهای هرچه بیشتر دراین راه آرزو می نمایم.))

متعاقباً رفيق داوود عزيزی صحبت نموده ،سالگرد رهبر عزيز و گران قدر مردم افغانستان را تبريک و تهنيت گفت.وی از توافقات بعمل آمده ميان نهضت فراگير و متحدملي ابراز خرسندی نموده،آنرا سرآغاز نزديکي همه جزاير جدا شده از بدنه ح.د.خ.ا(حزب وطن) و افرادی مانند خودش که تاکنون با هيچ حزب،سازمان،گروه و حلقه يي تعهد نبسته اند دانست.وی ار اشتراک کننده گان جلسه تقاضا نمود تا وحدت حزب را بمثابه شرف،عقل و وجدان خويش حفظ کنند.

در جلسه خبردردناک مرگ رفيق عبدالسلام سلام يکي از ياران  رفيق کارمل که همين دو سه روز پيش در کشورسويدن اتفأق افتيده بود،يادآوری و به بزرگداشت از خاطره های او و همه عزيزان از دست رفته ما برای يک دقيقه سکوت نموده و بپا ايستادند.

پس از آن رفيق دکتورحبيب منگل عضوهيأت اجراييه شورای اروپايي نهضت فراگير به زبان پشتوسخنراني نموده به بخش های از آن به زبان دری برگردان و چنين است :(( زنده يادببرک کارمل یک افغان میهن دوست بود ، حفظ وحراست ازادی واستقلال ، پیشرفت وشگوفایی افغانستان وخوشبختی باشنده گان این سرزمین ارمان ها واهداف او را تشکیل میداد و دراین راستا  به طور فدارکانه وخسته گی ناپذیررزمید . او یک شخصیت انسان دوست وبشردوست بود او به اعلامیه جهانی حقوق بشر به مثابه بزرگترین دست اوردمبارزه بشریت مترقی درراستای تامین حقوق انسانی وبشری می دید .او  برای تحقق ارمانها واهداف ملی وانسانی  متذکره به افکار ونیروی های پیشرو روی اورد وبه ان باورراسخ داشت ومخالف سرسخت معامله بر اصول بود وبه همین گونه به دگماتیسم، تقلید وتطبیق جبری وکورکورانه تیوریها نیز سرسازگاری نداشت . او طرفدار تیوری انطباقی بود وتاکید می ورزید که درتدوین  وعملی ساختن مشی سیاسی بر واقعیت های سرسخت افغانستان چشم پوشیده نه شود .

   زنده یاد  ببرک کارمل پوره نیم سده برای رهايي انسان از استبداد ،اسارت ، فقر، ظلم ، تبعیض وستم    جنسی ، قومی ، نژادی ،  اجتماعی وطبقاتی، ایجاد یک جامعه دموکراتیک ، مدنی ، مرفه وعادلانه   جدوجهد کرد . او یک مبارزچپ بود . ولی به چپ روی ،اراده گرایی ، تسریع میکانیکی وشتاب غيرعلمي و عملي پروسه های اجتماعی مخالف بود . او انقلابی بود ، ولی انقلاب را به مفهوم ومعنی تحولات  سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مسالمت امیز که مرحله به مرحله صورت می پذیرد درک میکرد .

 شادروان ببرک کارمل یک دموکرات وعدالتخواه بود وبدین باور بود که دموکراسی  واقعی بدون عدالت احتماعی معنا ندارد . او طرفدار جدی پلورالیزم سیاسی وهمزیستی گرایش های مختلف فکری وسیاسی دریک جامعه بود . اما به این باوربود که دروجود تمرکز قدرت وٍثروت دردست یک اقلیت جامعه وسلطه سیاسی نیروهای  بنیاد گرا وعقب گرا نمی توان به دموکراسی ، جامعه مدنی ، ترقی ، رفاه وعدالت اجتماعی نایل آمد .

   رفيق ببرک  کارمل به نقش یک حزب پیش اهنگ ویک پارچه چپ وموکراتیک  ووحدت اصولی وارگانیک  ان درمبارزه سیاسی واجتماعی  اهمیت اصولی قایل بود . او موسس جبهه ملی پدروطن بود وبرای اتحاد نیروهای ملی ، دموکرات ومترقی سعی فراوان به عمل اورد . برغم اینکه بادریغ حزب دموکراتیک خلق  وفقید ببرک کارمل  به ارمانهای  انسانی ، میهن پرستانه وترقی خواهانه خویش بنابر گروهي از عوامل به طور کامل نایل نیامد . اما همه انچه که امروز درراستای پیشرفت ملی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی افغانستان بدست امده است محصول و دست اورد مبارزات فدارکارانه بیش از یک سده مردم افغانستان وهمه نیروهای ملی ، مترقی ودموکراتیک  واز ان جمله حزب دموکراتیک خلق افغانستان وفقید ببرک کارمل وسایر رهبران وهمرزمان او می باشد که به خط زرین ثبت تاریخ نوین افغانستان است .))

سپس رفيق ويب ايکمن Wiebe Eekman يکي از اعضای رهبری حزب کار بلژيک بيانيه اش را ايراد نموده گفت:((اجازه دهيد گرمترين درودها و تمنيات نيک از نام حزب کار بلژيک و شخص خود را به محفل بزرگداشت از کارنامه های سترگ رفيق ببرک کارمل به همه شما پيشکش دارم.

ببرک کارمل در پيچيده ترين و دشوارترين مرحله يي از تاريخ جهاني زنده گي و مبارزه نمود.سالهای 1950 تا 1986 سالهای مبارزه فعال وی به شمار مي رود.درست در سال 1978 ميلادی بود که ح.د.خ.ا حاکميت سياسي در افغانستان را بدست گرفت،و جمهوری دموکراتيک افغانستان را بنا نهاد.

اما با دريغ که اين پيروزی کوتاه مدت بنا بر مداخلات آشکار و ادامه جنگ اعلام ناشده از سوی ايالات متحده امريکا و متحدين آنها با تجهيز،تسليح و اعزام باندهای مسلح به داخل افغانستان در سال 1992 برای مردم افغانستان نقطه پايان را گذاشت.با دريغ که حزب وطن نام تازه (ح.د.خ.ا) به گروپ ها و جزاير گوناگون منقسم و از هم پاشيد.

اين سالها بدون شک سالهای تغييرات شگرف و غيرقابل پيش بيني در جنبش جهاني چپ نيز مي باشد،که شکست جنبش چپ در افغانستان بخشي از همين رويدادهای تأسف برانگيز است.

پس از فرو ريختن ديوار برلين و فروپاشي اتحادشوروی صفحه جديدی در کار و فعاليت احزاب مترقي – کارگری و چپ در سطح جهان رونما گرديد.

حزب ما با درنظرداشت همين پيامدهای ناگوار از سال 1992 بدينسو سالانه کنفرانس بين المللي احزاب و سازمانهای ترقي خواه را تدوير مي نمايد،و نماينده گان احزاب مترقي حداقل از 100 کشور دنيا در آن اشتراک مي ورزند .

در اينجا مي خواهم از شخصيت سترگ ، برجسته و جايگاه تاريخي رفيق ببرک کارمل با اشاره به سه عرصه کار و مبارزه وی که تاهم اکنون همچنان مطرح مي باشد اشاره نمايم:

نخست اينکه رفيق ببرک کارمل وفادار به اصل همبسته گي جهاني جنبش ترقيخواهانه و کارگری جهان بود.آنچناني که وی معتقد به کثرت گرايي افکار و عقايدسياسي بود.ما اين امر را در بيانات رفيق کارمل بخوبي مي توانيم دريابيم که وی به عقايد ديگران احترام مي گذاشت.با تبادل افکار و تحليل و تجزيه واقعبيانه خواستار همسويي و همگرايي بود. بي مورد نيست که برمبنای همين تلاش ها،وقف و توجه هر دو جناح های ح.د.خ.ا در سال 1976 دوباره وحدت نمودند.

دوی ديگر دفاع،حمايه و پشتيباني از توده های مردم زحمتکش اعم از کارگران،دهقانان،اهل کسبه،روشنفکران،متشبسين خصوصي ،سرمايه داران ملي،روحانيون وطنپرست و ساير اقشار و لايه های اجتماعي در سرلوحه کار و تلاش رفيق کارمل برای اعمار يک افغانستان شگوفان،مترقي ،پيشرفته و آباد بود.او حامي تماس و ارتباط نزديک با مردم و کار در بين آنان بخاطر روشن ساختن اذهان آنها بود.ببرک کارمل از همين خاطر هم محبوب و چهره دوست داشتني همه اقشار و طبقات مردم بود.چه نقش فعال او در پارلمان بخاطر دفاع از مردم و سخنراني هايش در مظاهرات بيانگر اين امر بشمار مي رود.

در جريان کنفرانس های سالانه ما که نماينده گان احزاب ترقي خواه- چپ اشتراک مي نمايند،با وضاحت مشاهده مي گردد که چگونه تماس و کار در ميان توده های زحمتکشان چون شاخصه عمده زنده گاني آنها در جوامع شان به شمار مي رود.اين بدان معناست که شما برمبنای درس های رفيق ببرک کارمل از اين تجربه خوب استفاده کرده و امروز به اتکأ مردم مي توانيد باورمند به فردای سياسي تان باشيد.پس نبايد کار ميان کارگران و دهقانان را کم بها داد.

سه ديگر رفيق کارمل معتقد بود که موقعيت موجود را تحليل و تجزيه کرده،نظر به شرايط وارد کارزار گرديده،از شعار به کار عملي بايد گام گذاشت.اما نبايد اصول و پرنسيپ ها را زير پا کرد.آنچناني که رفيق کارمل به اصول سازماني باورمند بود و هيچگاه آنرا به معامله نگذاشت.ما توجه و درک بزرگ رفيق کارمل را در بکار گيری شرايط معين برای کار معين،به خوبي مشاهده مي نماييم.اين اندوخته بزرگ و تجربه گرانبها را رفيق محمود بريالي نيزدر بکارگيری اسلوب جديد مبارزه در شرايط جديد از رفيق کارمل به ارث گرفته بود.آنها برای کار و مبارزه فعال و آينده درخشان کشور تلاش کردند و کتله بزرگي از همرهان را با خود در اين راه شريفانه به همراه داشتند و دارند.

بگذار ما امروز همين سه مشخصه فوق را که در کار و فعاليت سياسي رفيق ببرک کارمل جايگاه بارز داشت به کار گيريم،تا باشد که در راه رشد و تقويه کار ميان توده های زحمتکش افغانستان که بهترين تکيه گاه سياسي شما است،کمک نموده و در جلب و جذب زحمتکشان به صفوف تان ممد واقع شود.بدون شک استفاده از اين سه بعُد کار رفيق کارمل در تقويه و پشتيباني مردمي شما امر اساسي به شمار مي رود،و شما مي توانيد در جامعه از موقف خوبي برخوردار و چون نيروی مطرح سياسي حامي و مدافع زحمتکشان تبارز يابيد.

رفقا! جنبش چپ و ترقيخواهانه جهان انتظار پيروزی بزرگ شما را در امر مبارزه مسالمت آميز سياسي در افغانستان با بيصبری آرزو مي برد.سپاس از توجه تان)) سخنراني رفيق ايکمن که با کف زدنهای ممتد بدرقه ميشد،باسخنان رفيق شبنم نورزی عضو جوان نهضت فراگير که 22 سال دارد،پس از برگردان سخنان وی همه را متوجه خودش  ساخت،قطع گرديد. وی با احساس نهايت پاک و انساني با همان زبان شکسته دری ،اما با قلب آگنده از عشق نسبت به انسان زحمتکش کشورما و درک عميق از راه و رسم و مملو از احترام به رفيق کارمل چنين گفت:(( من منحيث يك جوان افغان و به نماينده گي از نسل جنگ زده افغانستان همچو پيام دارم که ما  نسل جوان و آينده افغانستان احترام خاص ميگذاريم  براي محترم رفيق ببرك كارمل . اي كاش شما امروز با ما ميبوديد.

ما نسل هاي جوان تمام ايده ها و نظريات نيك شما را مانند يك ميراث بزرگ كه از شما به ما باقي مانده است ، در مبارزات آينده خويش به خاطر نجات افغانستان از عقب مانده گي و شگوفايي زنده گي مردم آن استفاده  خواهيم كرد.

روح شما ها شاد باد محترم رفيق ببرك كارمل و محترم رفيق محمود بريالي))

سخنان او نه تنها مورد استقبال گرم حاضرين قرار گرفت،بلکه بسياری ها را وا داشت تا از فرط خوشي زياد به اينکه خوشبختانه راه رفيق کارمل بزرگ زنده و جاويدان بوده و جواناني مانند شبنم آنرا پي خواهند گرفت و هيچگاه اين راه انساني افول نخواهد داشت،اشک ريختند.

بعداً رفيق جليل پرشور يکي از فعالان نهضت فراگير در سويدن صحبت نموده ضمن ياددهاني از تقوی،پرهيزگاری ، توجه و مواظبت دايمي رفيق کارمل به اعضای حزب و مردم افغانستان،از امر وحدت به گرمي استقبال نمود.وی که تازه از وطن برگشته است گفت که سنگ و چوب وطن به شما افتخار مي کند.پس بايد چون مشت واحد برای خدمت گذاری به مردم بسيج گرديد و به سليقه ها،گروپ ها،فرکسيونها ووو... پايان داد.او در راه تحقق کامل وحدت از رهبران پيشين حزبي(اعضای بيروی سياسي،دارالانشأ و کميته مرکزی) مصرانه تقاضا نمود تا در اين راه پيشگام گردند.

سپس رفيق داوود رزميار عضوهيأت اجراييه شورای اروپايي نهضت فراگير ضمن تبريکي هشتادمين سالروز تولد رفيق ببرک کارمل در بخشي از سخنانش چنين گفت:(( رفيق کارمل يک تاکتيسن ماهر،کار آزموده و يک استراتيژيست دور انديش و کار انديش بود.اگر به ابعاد مختلف زنده گي رفيق کارمل نگاه بيندازيم او انساني بود با تأمل،برده بار و با حوصله.انسان نترس،قاطع و بيباک.در مواردی که انحرافات راست و چپ در سطح جنبش ملي و دموکراتيک بروز مي کرد،بدون کوچکترين سازش موقف اصولي اختيار مي کرد.

ميخواهم به سه مرحله مختلف زنده گي سياسي رفيق کارمل اشاره کنم.همه مي دانيم که صلابت،صلاحيت،درايت و درک مناسب و به موقع رفيق کارمل پس از انفاذ قانون اساسي در تأسيس ح.د.خ.ا که وی شخصيت مرکزی به شمار مي رود،و تاريخ مهر تأييد مي گذارد،او را به سخنگوی و ترجمان درد و رنج مردم ما مبدل ساخت.

پس از 7 ثور برخورد قاطع،جسورانه و بموقع در مورد سياست های انحرافي،ماجراجويانه امين و باند جنايتکارش هشدارباش رفيق کارمل در پيامد رقت بار حوادث بعد از آن برای همه روشن است.

در دورانديشي و عاقبت انديشي از حوادث سياسي  رفيق کارمل جای خود را داشت. رفيق کارمل در مورد بازسازی و پيروزی آن شک و ترديد خود را نشان داد.او باور نداشت که سياست بازسازی به نفع زحمتکشان باشد.اين پيشداوری به واقعيت پيوست که تاثيرات آنرا در يک قطبي بودن سياست جهاني بخوبي مشاهده مي کنيم.

وقتي رفيق کارمل برای نخستين بار در چکوسلواکيا وقت در واقعيت امر تبعيد گرديد،برايم فرصت مساعد شد که نزدشان بروم.رفيق کارمل مشوره ها،توصيه های زياد داشتند.در خلال سخنان رفيق کارمل گفتند دوران مهاجرت بسيار سخت و دشوار است.مانند آنکه انسان را در تنور پايان کني و دوباره بکشي.اميد که رفقا بخاطر جلوگيری از اين کار ناخواسته اعتماد،صميميت،رفاقت و دوستي های خود را حفظ کرده و فراموش نکنند که رسالت بزرگ در برابر مردم دارند.واقعاً اين خواست و آرزوی رفيق کارمل امروز کاملاً قابل درک است.

رفقا! آنچه برمي گردد به مسأله وحدت.وحدت تاکتيک نيست،نبوده و نخواهد بود.بلکه وحدت هدف ماست.زيرا پيروزی ما در وحدت ما است.همانگونه که شکست ما در نبود آن مي باشد.

همه ميدانيم که بحران عميق سراسر جامعه را فرا گرفته و تاثيرات آن بالای عرصه های سياسي،اجتماعي و اخلاقي محسوس است.با دريغ که در پي حوادث معروف دو کته گوری مردم ناکام برآمدند.دولت و نيروهای چپ و دموکراتيک.

دولت با تمام ابعاد کمک های سياسي و مادی نتوانست موفقيت هايي بدست بياورد.با آنکه حمايت قاطع بين المللي را با خود داشت،اما بنابر عدم پيوند با مردم با مشکلات کنوني مواجه است.

نيروهای چپ و دموکراتيک با آنکه پايه های مردمي و اجتماعي داشته و ميراث خوبي از خود بجا مانده اند،اما حضور فعال نداشتند.زيرا يکپارچه نبوديم.با دريغ که در تشتت و پراگنده گي بسر برديم.از همينرو در مورد وحدت بمثابه اصل اساسي هيچ جايي برای بهانه باقي نمانده است تا از اين امر انساني گريز کنيم.

ديگر اين کاروان انتظار ما را نخواهد کشيد تا ما در مورد چند و چون جايگاه خود بيانديشيم.اما هيچ نوع عجله مطرح نيست. زمان حکم مي کند تا حداعظم دقت در زمينه صورت گيرد.روحيه اعتماد متقابل را بايد ايجاد کرد.

با شعارهای بلند و گلو پاره کردنها نمي توان وحدت واقعي را بدست آورد.

در خاتمه آرزو دارم تا بار ديگر با جمع بزرگتر با نيروهای ملي – دموکراتيک،چپ و وطنپرست در افغانستان،با وحدت،هماهنگي و توافق کامل اين رويداد بزرگ را تجليل کنيم.))

پس از آن رفيق اناهيتا کارمل عضوهيأت اجراييه شورای اروپايي نهضت فراگير سخنراني نموده چنين گفت :((رفقای محترم و دوستان عزيز اشتراک کننده، اجازه دهيد تا به نوبه يي خود تبريکات و احساسات همرزمانه و رفيقانه يي خود را به مناسبت هشتادمين سالگرد پدرم،رفيق و آموزگار بزرگ زنده نام ببرک کارمل فقيد برای همهء شما تقديم بدارم.

اگر چه من معتقدم که همه يي شما فرزندان معنوی راه،آرمانها و مبارزات ايشان هستيد ولي بازهم بگذاريد به خود اجازه دهم تا از اشتراک همه يي شما در اين يادبود با شکوه منحيث فرزند تني شان ابراز امتنان نمايم.

دوستان عزيز،من افتخار دارم که در دامن چنين خانواده يي مبارز،ترقي پسند و آزاديخواه چه خانواده يي پدری و چه خانواده حزبي پرورش يافته ام و بزرگ شده ام.

من هميشه با افتخار و غرور به گذشته های حزب مي نگرم و مي انديشم که قريب نيم سده،رفيق زنده ياد ببرک کارمل يکجا با رفقا و همرزمان شان شجاعانه در راه عدالت و انسانيت،ترقي و آزادی،دموکراسي و پيشرفت،به خاطر آرمان های والای انساني و استقرار يک جامعه عادلانه که سعادت،رفاه و خوشبختي انسان در محور توجه آن قرار دارد چه راه دشوار و پُر از فراز و نشيب را دليرانه پيمودند.

دوستان عزيز! بگذاريد که امروز سرآغاز دوباره و الهام بخش مبارزات آينده در يک سازمان واحد باشد و در يک جبهه وسيع متحدانه همه نيروهای ملي،دموکرات،ترقيخواه و وطندوست مبارزه را ادامه بدهند.

دوستان عزيز!بگذاريد تا همه تجارب آزموده و آموزنده را برای نسل های جوان و آينده به ميراث بگذاريم.

رفقای عزيز!ميدانم که اکثريت شما و هر يک از شما از زنده گي و مبارزات و شخصيت بزرگ رفيق کارمل عزيز خاطرات و يادداشت های فراموش ناشدني در صف مبارزات مشترک تان با ايشان داريد.

اما مرا خاطره يي بيشتر از همه به ياد قدرت و شخصيت ايشان مي اندازد.

پدر و رفيق عزيزم ببرک کارمل عشق بي پايان به انسان و به خصوص به انسان زحمتکش داشت.وی با ملاقات و ديدن هريک از رفقا و دوستان و فرد فرد انسان وطن ما با دلچسپي و توجه فراوان پای صحبت آنها مي نشست،و هم صحبتان ايشان پس از ملاقات با رفيق کارمل فقيد احساس شخصيت،برازنده گي و اميدواری مي کردند،در خود با صفات عالي در مي يافتند که توانايي کارهای خطير را دارند و با مورال قوی به آينده مي نگريستند.زيرا وی مورال دهندۀ قوی و توانا بود.

در اخير درود به روان پاک پدرم،همه رفته گان و شهيدان راه آزادی انسان افغانستان مي فرستم.))

سپس رفيق انجنيرنعمت يکي از فعالان نهضت فراگير در ماسکو صحبت نموده و در بخشي از آن چنين گفت:((سالگرد رهبر عزيزما را به همه شما تبريک مي گويم.در مورد دانش،ايثار،پيگيری،سازنده گي در امر مبارزه سخنان لازم را رفقا بيان داشتند.من حرفي بيشتر ندارم،تنها مي خواهم پيوست خاطرات ساير رفقا، من هم يک خاطره ام را از زنده ياد رفيق کارمل بيان دارم.زماني که رفيق کارمل در تبعيد قرار داشتند،من به ماسکو سفر داشتم.رفيق کارمل گفت آرزو دارم تا بخاطر سهم گيری در امر پيروزی حزب در دفاع مستقلانه بوطن بروم.خوشبختانه در بازگشتم بوطن اين آرزوی زنده ياد رفيق کارمل برآورده شد،و ايشان به افغانستان بازگشتند.

رفقا همه مي دانند که رفيق کارمل سازنده واقعي امر مبارزه در افغانستان بود.در پيشگاه رفيق نور مطرح ساختن اين سخنان برايم دشوار تمام مي شود.اما جای خوشي است که امروز نسل جديد مبارزان وارد عرصه کار و پيکار انساني مي گردند.متانت رفقای جوان ما در داخل کشور برای ما آموزنده است.ما بايد پل شويم به جوانان الهام دهيم و همه وقف و ايثاری که از رفيق کارمل بزرگ آموختيم به آنان انتقال دهيم.))

سخنران پاياني جلسه رفيق ياسمين زيارمل عضو شورای اروپايي نهضت فراگير بود،وی دربخشي از سخنانش چنين گفت:((هشتادمين سالگرد تولد زنده ياد رفيق ببرک کارمل را به همه اشتراک کننده گان جلسه از صميم قلب تبريک و تهنيت مي گويم.بهترين تحفه ما بدين مناسبت امضای توافقاتي است که اخيراً ميان نهضت فراگير و حزب متحدملي به امضأ رسيد.اميد به نتايج مطلوب و پيامدهای گوارا در زمينه نه تنها ميان اين دو سازمان،بلکه در مجموع خانواده چپ نايل آييم.

رفقا بهتر مي دانند که شخصيت والا مقام رفيق کارمل آنقدر بلند است که هرقدر ياد کنيم،کم است.ميخواهم يک خاطره فراموش ناشدني خود را از ديدار در آخرين هفته های زنده گي ايشان بيان دارم که:من با زيارمل از شهر کازان غرض عيادت رفيق کارمل به ماسکو رفتيم.وضع صحي رفيق کارمل رو به وخامت مي گراييد.من جويای احوال شان شدم،دست شانرا با مشکل از زير کمپل کشيده بالای دستم گذاشته و گفتند،بچيم آيا کدام وقت ماهي را که از آب کشيده شده باشد ديده يي؟و به صحبت شان ادامه داده گفتند که، دلم پشت وطن و مردم آن مانند ماهي مي تپد.)) با بيان همين سخنان بغض گلويش را گرفت و نتوانست جلو اشکهايش را بگيرد،ناگزير سخنانش را پايان بخشيد،و کار جلسه نيز به پايان خود نزديک مي شد.

پيام جلسه را رفيق دکتر طلا پامير به خوانش گرفت که در بخشي از آن چنين آمده است:((تاریخ مبارزات مردم وطن  محبوب ما افغانستان مشحون از قهرمانی ها و جانبازی ها بخاطر استقلال، آزادی وترقی اجتماعی میباشد که در نهضت های استقلال طلبی ،مشروطه خواهی، دموکراسی وعدالت اجتماعی انعکاس یافته است. این مبارزات میهن دوستانه وداد خواهانه هر چند بنا بر عوامل متعدد عینی وذهنی داخلی ، مداخلات مستمرووسیع خارجی در امور داخلی افغانستان ، اشتباهات وکجروی های نیرو های تحول طلب به پیروزی کا مل نرسیدند ،اما آهنگ رشد اجتماعی را تحریک نموده  رکود سیا سی را از میان برداشت و در تشکل وآگاهی مردم نقش عمیق بجا گذاشت وتجارب بزرگی را برای نسل های آینده کشور که بخاطر دموکراسی ، ترقی، رفاه وعدالت اجتماعی مبارزه مینما یند به ارمغان ماند. از درون این جنبش های توفنده آزادی بخش ورهایی بخش دلیر مردان ، حماسه آفرینان وشخصیت های نامدار ظهور نمودند که دردل تاریخ سیاسی افغانستان به خط درشت ثبت گردیده اند. یکی ازاین دلیر مردان وشخصیت های نامدار کشور مرحوم ببرک کار مل رهبر فقید حزب دموکراتیک خلق افغانستان میباشد. مرحوم ببرک کارمل بمثابه شخصیت بزرگ ملی وسیاسی از برجسته ترین چهره های جنبش ملی ، مترقی ودموکراتیک تاریخ معاصر افغانستان است. نیم قرن مبارزه آگا هانه وهدفمند مرحوم ببرک کارمل علیه نا برابری های اجتماعی، دفاع از حقوق خلق زحمتکش افغانستان و کار خستگی نا پذیر بخاطر رفاه وعدالت اجتماعی الگو ومشعل راه نسل های امروز وفردای جنبش ترقیخواهانه ، دمو کراتیک وعدا لت خوا هانه خواهد بود. متاسفانه که این جدو جهد بنا بر عوامل گوناگون بخصوص مداخلا ت خارجی و جنگ تحمیلی  با لای مردم افغانستان مجال تحقق نیافتند.

سه دهه جنگ خانمانسوز و انقطاب عمیق اجتماعی که پایان آن معلوم نیست وانتظار میرفت که با سقوط رژیم طالبان وپایه گذاری رژیم جدید، تصویب قانون اساسی وبرگزاری انتخابات آزاد ، دموکراتیک به تراژیدی مردم ستمدیده افغانستان نقطه پایان گذاشته شود، با تاسف با ید گفت که چنین نشد.

نبود حاکمیت  نیرومند مرکزی ،تاسیس اداره موثر، پاسخگو و خدمت گذار مردم، به حاشیه راندن کادر های ملی اعم ازنظامی وملکی، عدم اجرای تعهدات در باره مشارکت سایر نیروها ی سیاسی و اجتماعی خارج از کنفرانس بن در حیات سیاسی، بازسازی موسسات زیر بنائی و ایجاد شغل، تشکیل اردوی ملی با قابلیت دفاعی لازم، خاتمه دادن به نظام جنگ سالاری از طریق خلع سلاح و انحلال ساختار های نیمه نظامی غیر دولتی، ریشه کن ساختن مافیای مواد مخدر و جنایات سازمان یافته و قطع مداخلات خارجی در امور افغانستان، بی تفاوتی دربرابر خواست های مردم، توهین به ازرشها وسنن قبول شده ملی ومذهبی،تجاوز به حریم خانواده وکشتار سیستماتیک مردم ملکی توسط نیروهای خارجی در جریان عملیات خود سرانه احتمالا به مقصد ایجاد ترس وارعاب ویا انتقام، با عث یا س ونا امیدی مردم از دولت وجامعه بین المللی گردید.

وضعیت اسفناک سیاسی ونظامی کشور، تعمیق بحران قدرت ، افزایش خطر سقوط حاکمیت دولتی وعقبگرد سیاسی ضرورت مبرم تشریک مساعی نیروهای ملی ، دموکرات،  تحول طلب، مترقی ووطن دوست کشورو بسیج احاد ملت بر محور منافع ملی ،عدالت اجتماعی وتامین حقوق انسان را بخاطر استقرار صلح ، تحکیم حاکمیت ملی و دولتی وتحقق ارزشهای دموکراتیک قانون اساسی بمیان اورده است. همکاری ووحدت عمل نیرو های سالم اندیش بخصوص درین برهه حساس تاریخ که سرنوشت وطن ، نسل های امروز وفردای ما حل میگردد ، عامل نیرومند جلوگیری از یک بحران فراگیر وسمت دهی دگرگونی های ا جتماعی- اقتصادی در جهت رفاه عامه بشمار میرود. بنظر ما پیروی از سیاست هرچه بد تر، بهتر کار را بجایی نمیبرد وحلال مشکلات افغانستان نیست. غلبه بر مشکلات وطن وجامعه مستلزم  قبول مسئوولیت وآماده گی برای اتخاذ تصامیم دشوار وکار مشترک همه نیروهای سیاسی متعهد ورسالت مند است. تجربه نشان داد که هیچ نیروی سیاسی به تنهایی قادر به حل مسایل دارای اهمیت بزرگ ملی ودولتی نبوده ونخواهد بود.

بعقیده ما بخش از مشکلات افغانستان به تشتت، پراگندگی و ادامهً بحران عدم اعتماد برمیگردد. بدون شک نیروهای ملی ،متققی-دموکرات و پیشرو با وحدت عمل و با استفاده از تمام شیوه های مبارزات قانونی و مسالمت آمیز میتوانند به روند سیاسی کشور تأثیر گذارند.

ما به این باور هستیم که اشتراک متحدانه ویکپارچه نیروهای ملی ، دموکرات، ترقیخواه ووطن دوست در حیا ت سیاسی ضا من پیروزی در مبارزه بخاطر اسقرار صلح وثبات ،تحکیم وحدت ملی ،اعمار جامعه مدنی ورفاه عامه فارغ از تبعیض وتمایز بر مبنای نژاد، قوم، زبان، مذهب،جنس، موقف ا قتصا دی واجتماعی وتامین فرصت های برابر انکشاف وتوسعه برای همه وعدالت در برابر قانون میباشد. ما آماده دیالوگ سازنده، انعطاف، تحمل نظریات مخالف و وحدت عمل در شکل وحدت سازمانی، ائتلاف و یا جبهه بدون ادعای خود محوری و تحمیل عقاید خاص در چارچوب منافع افغا نستان ومصالح مردم میباشیم.

ما در حالیکه از تصامیم واقدام مدبرانه ودور اندیشانه رهبری حزب متحد ملی افغانستان ونهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستا ن در باره آغاز پروسه وحدت سازمانی دو حزب شناخته شده و ادامه دهنده گان سنن پر افتخار مبارزات تجدد گرایانه ، ملی- دموکراتیک و ترقیخوا هانه، قاطعا نه حمایت وپشتیبانی مینمائیم یکبار دیگر وبه طور خاص به پیشواز هشتادو مین سالروز تولد مرحوم ببرک کارمل رهبر فقید حزب دمو کراتیک خلق افغانستان و مبارز نستوه راۀ دموکراسی، عدالت اجتماعی وترقی افغانستان به همه فعالان ، شخصیت های سیاسی، گروه ها ، حلقات وسازمانها مراجعه مینما ئیم تا با توجه به واقعیت های سرسخت جامعه و بدون از دست دادن فرُصت ، زمینه های همسوئی، همکاری و همبستگی را مشترکأ مساعد نمائیم .))

در پايان جلسه رفيق سادات از رفيق علومي تقاضا نمود تا در بازگشت به کشور،جريان جلسه و آرزومندی های رفقا در آن را به همه رفقا، بويژه رفيق شيرمحمدبزرگر رييس مجلس موسسان نهضت فراگيردموکراسي و ترقي افغانستان رسانيده و آنها را از آرزومندی های نيک و وحدت خواهانه در اروپا آگاه سازد.

قابل ياددهاني است که اينبار نيز رفيق صمدراحم برومند از فعالان نهضت فراگير در هالند مانند هميشه اساسنامه و مرام نهضت فراگير را به زبانهای انگليسي و هالندی به تيراژ 500 جلد با قطع و صحافت زيبا چاپ و غرض توزيع برای هموندان نهضت فراگير با خود آورده بود،که برای مسوولين نهضت فراگيردر کشورها توزيع گرديد.

گفتني است که رفقا عزيزخوارمل و تاج محمدفعال اشعار شان را به خوانش گرفتند.

کار جلسه به اميد پيروزی های هرچه بيشتر در راه وحدت حوالي 7 شام به پايان رسيد و رفقا هنگام وداع با يکديگر نه تنها آرزوی سفر راحت به ديار شان را مي کردند،بلکه به يکديگر نيز ختم موفقانه کار جلسه را تبريکي مي دادند./

 

*ياددهاني ضروری:

به اساس تقاضای رفيق عصمت سادات رييس شورای اروپايي حزب متحدملي متن صحبت شفاهي رفقا نورالحق علومي رييس شورای عالي حزب متحدملي و عضو ولسي جرگه افغانستان و رفيق سادات در اين گزارش حذف گرديد.

زماني که متن سخنراني شفاهي آنها بدسترس مشعل قرار گيرد ،برای خواننده گان عزيز پيشکش خواهد شد.

 


 

بر گرفته از شماره دهم ماه دسامبر2008 (شماره مسلسل 70) سال ششم نشراتي ماهنامه مشعل


January 25th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها